تقصیر مرگ نیست كه ما اینهمه تنهاییم...
انگار جهان فنجان قهوه ای است كه سرد شده...
گاهی پشیمانی...
گاهی پس میزنی...
و تنها میتوانی سوزن را از سینه پروانه ای غبار گرفته در اوری...
+نوشته
شده در جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت21:48;توسط باران سحری; |
|
باور كرده ام که بی تو هم زندگی می گذرد،، دلم دیگرهیچ کس را نمی خواهد جز تنهایی
+نوشته
شده در جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت1:6;توسط باران سحری; |
|
بازم دلم گرفته تو اين نم نم بارونچشام خيره به نـــوره ، چراغِ تو خيابونــــــــ خاطراتِ گذشته منو ميكُـشه آسونـــــــــ چه حالي داريـــم امشبـــــ به ياد تــــو منــــــُ بارونـــــ
+نوشته
شده در سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت23:35;توسط باران سحری; |
|
+نوشته
شده در جمعه 17 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت10:57;توسط باران سحری; |
|
دفترم را پرمیکنم ازخط خطیهای احساس به تاراج رفته ام
آی غریبه
روی برگردان از من
خیره نشو بر چشمانم
بیگانه ای دیگر
عاشقانه ای نمی نوازد قلبم
هر آنچه احساس بوده
دفن کرده ام زیر خروارها درد
می نویسم ازتمام دردهایم
ازخاموشی احساسی که دیگرهیچ عاشقانه ای به شعله اش نمی کشد
ازسردی احساسی که بی صدا مرده
اما به امید زندگی دوباره اش اشکهایم را به پایش ریخته ام
هیچ فرقے با مرگ ندارد
ما مرده ایم
فقط معناے ِ مرگ را نمےدانیم
+نوشته
شده در چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت12:20;توسط باران سحری; |
|
+نوشته
شده در چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت12:13;توسط باران سحری; |
|
اینْ آخَـــرینْ بارَمْ بــــودْ...
.
.
.
دیگَرْ اِحْسـ ــاسَمْـ را بَرـآیِ کَسـ ـــے عُـــرْیـ ـآنْ نِمــــے كُنَمْ .......
.
.
.
.
.
.
صِداقَــــ ــتْ ، یَعْنــــے حِماقَــــ ــتْ...
+نوشته
شده در چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت12:9;توسط باران سحری; |
|
شک ندارم سفره ی دلم را که وا کنم همه سیر میشوند
+نوشته
شده در چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:, ;ساعت11:57;توسط باران سحری; |
|
آسمان را ديدی؟ آسمان هم ديشب مثل چشمان گل خاطرهام قرمز بود. آسمان سرخ ولی بیاحساس. آسمان! درد مرا میفهمی؟ آسمان! اشک مرا میبينی؟ آسمان دل من غرق دررنگ غم است. آسمان دل من رنگ يک خاطرهاست. آسمان دل من ، رنگ اشک دل تنهای من است. آسمان! درد مرا میفهمی؟ کاش باز هم امشب اين دل خاکی من از زمين پر بکشد. و مرا تا پرواز و مرا تا تنها و مرا تا اوج خيال تک و تنها ببرد آسمان را ديدی؟ آسمان زيبا بود. آسمان درد مرا میفهميد. آسمان اشک مرا هم میديد آسمان سرخ از درد و غم است آسمان ! درد تورا میفهمم آسمان ! اشک ترا میبينم
+نوشته
شده در پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, ;ساعت1:9;توسط باران سحری; |
|
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته
از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غزق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم
شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان تشنه
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته
گفتی خیال بس کن. فرمایشت متین است
فردا به چشم اما امشب دلم گرفته
+نوشته
شده در پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, ;ساعت1:1;توسط باران سحری; |
|