گاهی آرزو میکردم که کاش خانه ام سقف نداشت تا شبها ستاره هارا میشمردم و به خواب میرفتم ولی خوب که می اندیشم سقف ها هم لازمند آری آرزو های دیروز را به خاطر می آورم و لبخند میزنم از ساده بودنش .اما حتم دارم که روزی هم به آرزو های امروزم میخندم و چه خوب است که اوکه پای آرزو هارا امضا میکند از فردای ما خبر دارد که ما از تحقق بعضی آرزو های دیروزمان شاد میشویم و به پوچی برخی میخندیم. به جای اینکه گریان از آرزو های اشتباهمان باشیم
+نوشته
شده در سه شنبه 26 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت23:37;توسط باران سحری; |
|
روزهــاے بـارونـے رو خیلے “دوست دارَمـ” مَعلومـ نمـےشہ مُنتظر تـاکـسے هَستے یا آواره خیابـونـہـا… بُخار توے هَوا مـالِ سَـرمـاست یا دود سیگـار… روے گـونہ اَت اَشکـہ یا دونہ هـاے باروטּ…!!!
+نوشته
شده در دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت1:22;توسط باران سحری; |
|
می گویند : شاد بنویس...!!
نوشته هایت درد دارند...!!
و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!!
گوشه ی خیابان شاد میزد...!!
اما با چشمهای خیس...!
+نوشته
شده در دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت1:19;توسط باران سحری; |
|
حس چوب های مصنوعی شومینه را دارم. . .
میسوزم ولی تمام نمیشوم. . .(!)
+نوشته
شده در یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت23:49;توسط باران سحری; |
|
گاهی اشک از لبخند با ارزش تره. . . اما. . . اشکو فقط برای کسی میریزی پپ میدونستی. . .
چون لبخندو به هر کسی میتونی هدیه کنی. . .
که نمیخوای از دستش بدی. . .(!)
+نوشته
شده در یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت23:47;توسط باران سحری; |
|
لحظه ای درنگ کن
این صدای خداست که میگوید:
شمارا چه شده که اینطور به زمین چسبیده اید؟
آیا به زندگی ناچیز دنیا رضایت دادید؟؟
+نوشته
شده در یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت23:44;توسط باران سحری; |
|
هنوز هم بوی خاک را دوست دارم ... و هنوز هم دلم کودکی ست عاشق بازی با خاک نگران نباش ... حال دلم خوب است ... فقط گاهی بهانه ی خاطراتی را میگیرد که با دستانم خاکشان میکنم زیر انبوهی از گریه ... گریه هایی که بویشان را دوست ندارم ... در كتاب چار فصل زندگي صفحه ها پشت سرِ هم مي روند هر يك از اين صفحه ها، يك لحظه اند لحظه ها با شادي و غم مي روند... گريه، دل را آبياري مي كند خنده، يعني اين كه دل ها زنده است... زندگي، تركيب شادي با غم است دوست مي دارم من اين پيوند را گر چه مي گويند: شادي بهتر است دوست دارم گريه با لبخند را
+نوشته
شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت22:36;توسط باران سحری; |
|
امشب خسته ام... خسته تر از دیروز.... کاش میشد گوشه ای نوشت خدایا.... امشب خیلی خسته ام... فردا بیدارم نکن........
+نوشته
شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت13:40;توسط باران سحری; |
کـــاش مـــی تـــوانــستــــم بــا کـســی درد دل کـنـــم تـــا بـگــویـــم کــه .
مــن دیــگــر خـســتـــه تـــر از آنـــم کـــه زنــــدگـــی کـنــــم تـــا بـــدانـــد غــم
شـبــهـــا یــــم را....
تــــا بــفــهــمـــد درد تــــن خــستـــه و بـیــمــــارم را .....
قــانـــون دنــیـــا تــنـــهــایـــی مـــن اســـت و تـنــهــــایــــی مـــن قـــانـــون عــشـــق اســـت....
و عــشـــق ارمــغـــان دلــدادگــیــســت......
و ایـــن ســـرنــــوشـــت ســـادگـیــســــــــــت....
+نوشته
شده در پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:, ;ساعت22:47;توسط باران سحری; |
|